فیلم «آواتار ۲»؛ نهنگ به گل نشستۀ جیمز کامرون!
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۵۲۶۲۵
بعد از مدتها انتظار مخاطبان سینما بالاخره فیلم «آواتار؛ راه آب» به روی پردۀ سینماها آمد. رکوردشکنیهای فیلم قبلی، انتظارات زیادی را از ساختۀ جدید جیمز کامرون ایجاد کرده بود. اما ظاهرا تعدادی از منتقدان بعد از تماشای این فیلم راضی از سینما بیرون نیامدهاند. پیتر بردشاو، منتقد نشریۀ گاردین یکی از این منتقدان است که در اینجا نقد او را بر این فیلم میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از فرادید، بردشاو نوشته است: فیلم خیس و مرطوب «آواتار ۲» شبیه یک نهنگ به گل نشسته است. داستان فیلم را میتوان در یک کارتون ۳۰ دقیقهای خلاصه کرد؛ اما جیمز کامرون آن را در قالب یک فیلم سه ساعتۀ ساخته شده با برنامههای هوش مصنوعی کش داده است.
فیلم اول «آواتار» در استفاده از جلوههای ویژۀ سه بعدی یک اثر پیشگام محسوب میشد. این فیلم دوم که قرار است یک سومی و چهارمی هم به آن اضافه شوند، از نظر استفاده از جلوههای سهبعدی کاملا وفادار به فیلم قبلی است و از این جهت در دنیای سینما همچنان یک اثر متفاوت به حساب میآید. اما آن چیزی که دیگر در این فیلم دوم وجود ندارد، ایدۀ داستانی جذابی است که در فیلم قبلی شاهدش بودیم.
این فیلم به لحاظ تکنیکی پیشرفته است، اما متاسفانه همین تکنیک پیشرفته هم نهایتا تصاویری بیروح و ساکن خلق کرده که شگفتی و اعجابی در مخاطب برنمیانگیزند.
دنیای زیرآبی که کامرون خلق کرده شبیه به یک اسکرینسیور چند صد میلیون دلاری است! واقعا از خودمان میپرسیم آن شور و شوق و مخاطرهای که در سایر فیلمهای کامرون مثل «تایتانیک» و «ورطه» وجود داشت کجا رفته است؟
ماجرای فیلم از این قرار است که جیک سالی (که قبلا انسان بوده و حالا در این سیارۀ دور و شگفتانگیز بین بدنآبیها زندگی میکند)، همراه با همسر، سه فرزند و دخترخواندهاش زندگی شادی را میگذرانند. البته یک بچۀ انسان به اسم عنکبوت هم با آنها زندگی میکند.
اما در همین احوال است که مردم آسمانی (یعنی انسانها) دوباره از راه میرسند. سالی و خانوادهاش مجبور میشوند جنگل بارانی محل زندگیشان را ترک کنند و در سکونتگاهی زیرآبی و دوردست در بین مردمانی دوزیست زندگی کنند. آنها برای زندگی در این منطقه باید هنر ماندن زیر آب به مدت طولانی را یاد بگیرند.
بچههای سالی و فرزندان رئیس قبیلۀ دوزیستها در ابتدا با هم رقابت دارند، اما کم کم به بهترین دوستان هم تبدیل میشوند. اما به هر حال این بهشت تازه هم دوام زیادی نخواهد داشت.
طراحی دنیای زیر آب مهمترین نکتۀ این فیلم و شاخصۀ اصلی آن است. اما با این حال این دنیای زیرآب هم پر از کلیشهها است. میشود گفت واقعا هیچ تصویری که خیلی خارقالعاده و خیالانگیز باشد در کار نیست؛ فیلم «در جستجوی نمو» تصاویر خیلی واضحتری داشت!
در کل، به غیر از ساختارهای بصری که با تکنولوژی سطح بالا شکل گرفتهاند دیگر چه چیزی در این فیلم پیدا میکنیم؟ یک داستان آبکی بیمزه که شبیه یک داستان کودکانۀ بدون شوخی و طنز است؛ یا یک داستان مخصوص نوجوانان، بدون داشتن جنبههای عاطفی؛ و یا یک فیلم اکشن بدون هیچ غافلگیری و هیجانی.
منبع: فرارو
کلیدواژه: آواتار2
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۵۲۶۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«حسنا و ملکههای رنگی» به کتابفروشیها آمدند
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «حسنا و ملکههای رنگی» نوشته نسیبه استکی بهتازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب تخیلی و دنیای نوجوانان را به تصویر میکشد.
در معرفی این کتاب آمده است:
کتاب «حسنا و ملکههای رنگی» دنیایی را که نوجوان ما فکر میکند، ایده آل است نشانش میدهد و ذره ذره طعم بودن در این دنیا را به او میچشاند. دنیایی که در آن همه چیز حتی پلهها، صندلی و دیوارها برق میزنند. هزاران کمد لباس نو وجود دارد و فقط اگر سری به یکی از کمد جواهرات ملکه بزنیم دهانمان باز میماند. اما واقعاً درون این دنیای پرزرق و برق همه چیز همین قدر بی عیب و نقص است؟! حسنا که شخصیت اصلی داستان ماست، آیا میتواند بی ترس از حیلههای ملکه و فکر دلتنگی خانوادهاش اینجا بماند؟! اصلاً شاید حسنا هم ملکه شود و در این دنیای قشنگ، قصری برای خودش بسازد، شاید هم اسیر این چیزها نشود و یاد حرفهای پدرش بیفتد که همیشه میگفته «با این چیزها دست و پای ذهنت رو میبندی، ذهنی که بسته شد، دیگه نمیتونه آزادانه رشد کنه».
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
حسنا همین که میخواست به خانه برگردد، چیزی طلایی روی سنگ جلویش برق زد. حسنا عاشق جواهرات بود، از هر نوعش؛ بدل یا واقعی، انگشتر یا النگو مهم نبود.
یک قدم به جلو برداشت. پایش لیز خورد و نزدیک بود بیفتد توی دریا. باید زود برمیگشت. همین حالا هم بیش از اندازه دیر کرده بود، ولی نمیتوانست بی خیال آن جسم براق شود. دوباره نفس گرفت و سر جایش ایستاد. بعد آهسته به جلو خم شد. همین که نوک دستش با آن شیء براق تماس پیدا کرد، سنگ زیر پایش شروع به لرزیدن کرد. لرزید و لرزید و یکدفعه پایین رفت.
این کتاب با ۱۷۲ صفحه و قیمت ۱۰۵ هزارتومان عرضه شده است.
کد خبر 6090128 فاطمه میرزا جعفری